امشب خیلی کار داشتم اما بچه ها نمی خوابیدند. برایشان قصه گفتم. از چند شب پیش سری دوم قصه های سندباد را شروع کرده ام. حالا سندباد سوار کشتی شده و با دوستانش علاءالدین و علی بابا و شلغم از مسقط به سمت کراچی راه افتاده. یک پرنده نامه ای برایشان آورد که باید به چابهار بروند و . هدف ازسری دوم قصه، آشنایی بچه ها با جغرافیای منطقه و دریا و ماهی هاست. سفر ازبندر بصره شروع شد، به بحرین رفتند و صید مروارید را تماشا کردند به جزیره ابوموسی رفتند و با ها جنگیدند و از امید سهراب شد ناامید
سفرنامه آذربایجان
آغاز فصل دهم با مولانا
قصه ,سندباد ,رفتند ,برایشان ,های ,ها ,بچه ها ,قصه های ,رفتند و ,و با ,های سندباد
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت